بهمن, 1396 بدون نظر اخبار, درخواست کمک, رسانه, گزارش تصویری با عکس

این  چادر خانه ی خانم فرشته احمدی است که با دو فرزند از سه فرزند خود مدت  یک سال است که در آن زندگی می کنند( از 8 دیماه 95 تا آخر دی 96 ) .

پرده ی اول :

شوهر متعاد و فرشنده ی مواد مخدر بوده ، تمامی لوازم خانه را می برده ، می فروخته و دود می کرده در حالی که دارای دو فرزند پسر و یک دختر 12ساله ، 14 و 18ساله هستند ، سرانجام سال گذشته پلیس آگاهی شوهر را دستگیر می کند و با محکومیت 10 ساله می بایست 10 سال آینده را در زندان سپری نماید.

پرده دوم :

همه ی این اتفاقات در یک جا به هم ختم می شوند ، سرانجام آنقدر به  صاحبخانه کرایه نمی دهند  که صاحبخانه پول پیش آنها را بابت اجاره خانه برداشته زن و بچه ها را از خانه بیرون می کند. پسر 18ساله بعد از دستگیری پدر از مقطع دبیرستان ترک تحصیل کرده به منزل پدر بزرگ در یکی از دهات زنجان می رود.

اما پسر کوچکتر و دخترک با مادر می مانند و در پارکی به نام شقایق در محله خانی آبادنو چادر می زنند، رفته رفته چادر به محل زندگی شان تبدیل می شود حتی هر دو فرزند  هنوز ترک تحصیل نکرده و به مدرسه می روند، مادر نمی تواند به زنجان و پیش پدر شوهر برود ، بچه ها هم از مادر جدا نمی شوند. از جزئیات رابطه مادر و خانواده شوهر اطلاع درستی نداریم اما مادر به زنجان نمی رود می گوید در روستا چه کنم اینجا دست فروشی می کند ، جوراب و لباس زیر جلوی درب یک رستوران می فروشد و همان رستوران کمکشان کرده شبها به آنها غذا می دهد.

fereshte ahmadi2 fereshte ahmadi3 fereshte ahmadi4 fereshte ahmadi5

شهردار منطقه بعد از مدتی به آنجا می آید وبه او میگوید باید از پارک بروند اما وقتی شهردار متوجه می شود که آنها واقعن جایی برای رفتن ندارند میگوید پس داخل پارک جایی که جلوی چشم نباشند بروند و آنها  به وسط پارک میروند. از سرای محله که داخل پارک است هفته‌ای یک شب برای آنها غذا می برند وگاهی هم همسر نگهبان پارک غذای اضافه ی خانه را به انها می دهد. و هفته ای یکبار غذای نذری از مسجد محل برایشان می برند.

یک روز جمعه اوایل دی ماه 96 متعادها ولگردها به چادر آنها حمله کرده  و لباس و کفش آنها را می برند در روزهای بارانی اوایل دی ماه دخترک با دمپایی به مدرسه می رود.

پرده سوم:

از مسجد محله خبر به سرکار خانم مهری ( مسئول امور مددجویان خیریه ) می دهند که چنین موردی در این پارک وجود دارد ، پس از بازدید و گزارش ، با هماهنگی خانم مهری به صورت موقت در مسجد اسکان داده شدند.

با کمک جمعی از خیرین مهربان از خارج و داخل ایران و مسجد کوثر و صندوق آرزوی لیلا  در همان محل خانی آبادنو ، مبلغ 6 میلیون تومان جمع شد که بخشی از این پول مبلغ یک میلیون تومان متعلق به ادامه درمان یکی از مددجویان بوده به خاطر ضرورت از صندوق برداشتیم و می بایست دوباره جبرانش کنیم.

توسط خانم مهری یک واحد یک خواب در محله ی مرتضی گرد،  سمت جاده بهشت زهرا ،  با مبلغ 6 میلیون پیش و با اجاره ماهیانه 300 تومان برایشان به نام خیریه اجاره کردیم.

امروز یعنی 5 بهمن 96 ، مقداری لوازم منزل نظیر اجاق گاز، ماشین لباسشویی ، کاسه و بشقاب و لوازم خورد و ریز زندگی برایشان جمع شده که فردا به منزلشان منتقل می کنیم و دو سه کپسول گاز می بایست خریداری کنیم و همچنین چند پرده برای پنجره ها

هزینه های انجام شده تا به امروز

6 میلیون بابت پول پیش

200 هزار تومان هزینه بنگاه

450 هزار تومان بابت علی الحساب خرید سه عدد کپسول گاز و پرده و کمک نقدی

برچسب ها

ارسال نظر شما

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *